کد مطلب:5682 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

تقاضای ازدواج
جوانه های مهر اینك در خدیجه به بار نشسته بود، او جوانی پاكدامن و امین پیش روی خود داشت كه عرق نجابت از صورتش ریزان و پاكی دلش از صداقت سیمایش آشكار بود. بانوی قریش به طور مستقیم تقاضای ازدواج كرد. او به امین قریش چنین گفت:

ای پسرعمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در میان مردم، امانت، خوش خلقی و راستگویی ات به تو تمایل پیدا كردم.

محمّدصلی الله علیه وآله پیشنهاد خدیجه علیها السلام را پذیرفت و عمویش ابوطالب را از آن چه رخ داده بود آگاه ساخت.

ابوطالب همراه جمعی از بنی هاشم به نزد عموی خدیجه «عمروبن اسد» شتافته، تقاضای ازدواج كردند. ابوطالب هنگام خواندن عقد گفت: ... او به خدیجه و خدیجه به وی علاقه دارد اینجا جمع شده ایم كه با رضایت خودش خطبه بخوانیم.

به این ترتیب خورشید مكه، در حالی كه تنها بیست و پنج سال از عمرش را پشت سر می گذاشت بر بام بخت سرور زنان قریش تابیدن گرفت، خدیجه «همسر آفتاب» شد و فصل نوینی در زندگی هر دو پدید آمد.

خدیجه علیها السلام با محمّدصلی الله علیه وآله پیوندی ابدی برقرار ساخت؛ همدل، همسر، همراز وی شد و پا به جای محبوب خویش دوران بیست و چهار ساله زندگی مشترك را طی كرد.